مقدمه
صنعت ساخت محصولات فلزی، از ارکان مهم اقتصاد صنعتی و زیربنایی هر کشور محسوب میشود. این صنعت با تولید سازههای فلزی، قطعات صنعتی، تجهیزات عمرانی، لولهها، مخازن، درب و پنجره و سایر محصولات مشابه، در خدمت بخشهای بزرگتری مانند ساختمان، نفت و گاز، نیروگاهها، حملونقل و زیرساختها قرار دارد. در ایران نیز با توجه به ظرفیتهای بالای صنعتی، سرمایهگذاری در این حوزه از اهمیت بالایی برخوردار است.
در بازار سرمایه ایران، گروه "تولید محصولات فلزی" از جمله گروههای صنعتی متنوع و نسبتاً تخصصی به شمار میرود که شرکتهای فعال در آن، هرکدام سهمی در پاسخ به نیاز صنایع پاییندستی دارند. در این مقاله، تمرکز ما بر بررسی تحلیلی نماد فبیرا (شرکت صنایع چدنسازان بیرا) خواهد بود؛ شرکتی که با حضور در این صنعت مهم، نقش ویژهای در تأمین نیازهای تخصصی صنایع مادر ایفا میکند.
معرفی شرکت
شرکت صنایع چدنسازان بیرا با تمرکز بر تولید انواع قطعات و محصولات فلزی سنگین، نظیر قطعات صنعتی ریختهگری، تجهیزات چدنی، سازههای تخصصی، مخازن و قطعات خاص مورد استفاده در صنایع گوناگون، شناخته میشود. این شرکت با تکیه بر فناوریهای خاص در ریختهگری، قالبسازی و کنترل کیفی، توانسته در زمره شرکتهای توانمند داخلی قرار گیرد.
ورود فبیرا به بورس، بهمنظور تأمین مالی توسعهای و افزایش شفافیت عملیاتی صورت گرفت. ساختار مالکیت آن ترکیبی از سهامداران حقیقی و حقوقی است که بعضاً در زنجیره تأمین صنایع مختلف نیز حضور دارند. موقعیت جغرافیایی کارخانه و دفاتر پشتیبانی، به گونهای انتخاب شده که هم به تأمینکنندگان و هم به مشتریان صنعتی دسترسی مناسبی داشته باشد.
جایگاه شرکت در صنعت فلزکاری
در مقایسه با شرکتهایی چون فاراک، فاذر، فروس و فخوز که در حوزههای مشابه فعالیت دارند، فبیرا بیشتر تمرکز خود را بر محصولات سفارشی و با ارزش افزوده بالا قرار داده است. این استراتژی سبب شده تا هرچند از لحاظ حجم تولید قابل مقایسه با شرکتهای فوق نباشد، اما در سودآوری به نسبت مناسبی دست یابد.
محصولات فبیرا عمدتاً در پروژههای عمرانی بزرگ، پالایشگاهها، صنایع فولاد و نیروگاهها کاربرد دارد. به دلیل ماهیت سفارشی محصولات، شرکت سهم بازار مشخص و دائمی ندارد، اما توانسته با ارائه کیفیت بالا و تحویل بهموقع، سهم قابل توجهی در بازار پروژهمحور کسب کند.
وابستگی به صنایع مکمل، بهویژه نفت و گاز، موجب شده تا رونق یا رکود این صنایع مستقیماً بر عملکرد فبیرا تأثیر بگذارد. در برخی سالها، صادرات نیز در سبد درآمدی شرکت نقش ایفا کرده، بهویژه به کشورهای منطقه یا بازارهایی با نیاز به قطعات ریختهگری صنعتی خاص.
عملکرد مالی
بر اساس آخرین گزارش تفسیری هیئت مدیره منتهی به مجمع ۱۴۰۳، شرکت توانسته روند نسبتاً پایداری در درآمد عملیاتی خود حفظ کند. با وجود چالشهایی مانند نوسانات قیمت فلزات، هزینههای انرژی و شرایط نامساعد تأمین مواد اولیه، حاشیه سود فبیرا حفظ شده است.
هرچند شرکت فاقد سودآوری جهشی بوده، اما روندی باثبات در تولید و فروش محصولات اصلی دیده میشود. رشد تدریجی در سود عملیاتی، ناشی از بهبود در ترکیب محصولات و افزایش بهرهوری است. طبق الگوهای شرکتهای مشابه، میتوان فرض کرد که حاشیه سود خالص فبیرا، در محدودهای قابل قبول در قیاس با رقبا باقی مانده است.
نسبتهای کلیدی
در ارزیابی نسبتهای مالی فبیرا (بر پایه تحلیل کیفی)، نکات زیر قابل توجهاند:
-
حاشیه سود عملیاتی و ناخالص: با توجه به هزینهبر بودن فرآیندهای تولید چدن و قطعات فلزی، این نسبتها معمولاً در سطح متوسط صنعت باقی میمانند.
-
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE): به دلیل مدیریت محافظهکارانه در استفاده از تسهیلات مالی، ROE در فبیرا ممکن است با میانگین صنعت همراستا باشد.
-
نسبت جاری و نقدینگی: ساختار داراییهای شرکت بیشتر از نوع داراییهای مولد و نیمهنقد است؛ بنابراین نسبت جاری در سطح متعادلی ارزیابی میشود.
-
نسبت بدهی: رویکرد شرکت بیشتر بر استفاده از منابع داخلی برای توسعه بوده و نسبت بدهی بالا به نظر نمیرسد.
مزیت رقابتی
یکی از اصلیترین مزایای رقابتی فبیرا، تخصص در تولید قطعات چدنی سنگین با کیفیت مهندسی بالا است. دانش فنی انباشته در طراحی و اجرای پروژههای خاص، برند شرکت را در نزد کارفرمایان صنعتی تثبیت کرده است.
همچنین انعطافپذیری بالا در سفارشیسازی محصولات، موجب شده تا فبیرا بهراحتی خود را با نیازهای پروژههای خاص تطبیق دهد. در برخی دورهها، همکاری با نهادهای دولتی و صنایع بزرگ نیز در قالب قراردادهای رسمی، بهعنوان مزیت مضاعف ظاهر شده است.
ساختار درآمدی
درآمد شرکت ترکیبی از فروش داخلی و در برخی دورهها صادرات محدود است. فروش محصولات، بیشتر بهصورت پروژهای و نوسانی است، بهویژه در نیمه دوم سال که پروژههای صنعتی و عمرانی فعالتر میشوند. تنوع مشتریان، از پیمانکاران ساختمانی گرفته تا شرکتهای پالایشی، به شرکت کمک کرده تا از یک منبع خاص درآمدی وابسته نباشد.
ارتباط ساختاری فبیرا با صنایع نفت، فولاد و زیرساختی سبب شده درآمد آن نسبت مستقیمی با چرخههای این صنایع داشته باشد. این ویژگی در شرایط رونق میتواند نقطه قوت باشد و در رکود بهعنوان تهدید عمل کند.
عوامل مؤثر بر سودآوری
عوامل زیر بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر سودآوری فبیرا اثرگذارند:
-
قیمت فلزات پایه: نوسانات قیمت فولاد و آلیاژها، مستقیماً بر بهای تمامشده محصولات تأثیر دارد.
-
نرخ ارز: مواد اولیه وارداتی یا تجهیزات فنی، با نوسانات نرخ ارز میتوانند فشار هزینهای ایجاد کنند.
-
هزینه انرژی و دستمزد: افزایش تعرفهها یا تغییرات قوانین کارگری، تأثیر زیادی در هزینههای جاری خواهد داشت.
-
بودجه عمرانی دولت: کاهش یا افزایش بودجههای عمرانی مستقیماً بر تقاضای محصولات پروژهمحور تأثیر میگذارد.
-
تحریمها: ممکن است روند تأمین قطعات و صادرات را با چالشهایی مواجه کند.
تحلیل ریسکها
ریسکهای سیستماتیک:
-
نوسانات نرخ ارز و فلزات جهانی
-
کاهش پروژههای عمرانی و صنعتی
-
تغییر در سیاستهای بازرگانی دولت
ریسکهای اختصاصی:
-
وابستگی به قراردادهای خاص
-
فرسودگی برخی تجهیزات تولید
-
کاهش کیفیت تأمینکنندگان داخلی
نقدشوندگی سهم
نماد فبیرا با اینکه در گروههای بزرگ قرار ندارد، اما در بین سهامداران خاص، شناختهشده است. حجم معاملات آن ممکن است در برخی دورهها پایین باشد، ولی با افشای گزارشات مالی یا انعقاد قراردادهای جدید، توجه بازار به آن جلب میشود. شناوری متوسط و سهامداران عمده از جمله عوامل تأثیرگذار در واکنش سهم به اخبار است.
گزارشدهی و شفافیت
فبیرا در سالهای اخیر، بهصورت منظم گزارشهای میاندورهای و ماهانه را منتشر کرده است. این رویه سبب شده تا تحلیلگران بازار بتوانند مسیر عملکرد شرکت را در طول سال پیگیری کنند. با این حال، در برخی موارد تأخیر در افشای اطلاعات بااهمیت مشاهده شده که نیاز به بهبود دارد.
چشمانداز شرکت
چشمانداز فبیرا را میتوان در چند محور بررسی کرد:
-
توسعه بازارهای صادراتی با تمرکز بر کشورهای منطقه
-
ارتقاء بهرهوری تولید با نوسازی خطوط و بهروزرسانی تجهیزات
-
افزایش عمق طراحی مهندسی محصولات برای رقابت با برندهای خارجی
-
گسترش بازارهای داخلی با تمرکز بر پروژههای زیرساختی جدید
-
تنوعبخشی به سبد محصولات برای پوشش صنایع بیشتری نظیر پتروشیمی، نیروگاهی و راهسازی